برگزاری جلسه چهارم دوره تفسیر قرآن کریم
- دسته: معاونت فرهنگی
- بازدید: 577
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه، چهارمین جلسه از دوره تفسیر قرآن کریم با سخنرانی استاد گرانقدر سرکار خانم جواهری در ۹ اسفند به صورت آفلاین برگزار شد.
خانم جواهری در تفسیر سوره توبه آیه ۱۱۲ گفت: و به از گناه، راه عبادت را باز مىكند، زبانِ ستايشگر همراه با پويايى و تحرّك، آمادگى براى ركوع و سجود در پيشگاه خدا مىآورد و امر به معروف و نهى از منكر، حافظِ حدود الهى در جامعه است.
كلمهى «التَّائِبُونَ»، نشانهى آن است كه مؤمنانى كه جان و مال خود را به خدا مىفروشند، مىتوانند با يك انقلاب و بازسازى درونى و اعراض از كردارهاى نارواى گذشته وارد اين ميدان معامله با خدا شوند.
شرط وفادارى خداوند به پيمان خود، بنابراین پايدارى مؤمنان بر حفظ حدود الهى است. جهاد اكبر و خود سازى، لازمهى جهاد اصغر در جبهههاست.اسلام دينى جامع است، اشك را در كنار شمشير و عبادت را در كنار سياحت قرار داده است.
آنچه مطلوب است، ملكه شدن كمالات در انسان است.
تقويت روحيهى رزمندگان اسلام، با ذكر و ياد خدا و عبادت است، نه شراب و موسيقى و ... كه در جبههى دشمن است.در مسير كمال، اوّل خودسازى است، بعد جامعهسازى.
درگيرى با دشمن در مرزها، ما را از مفاسد و منكرات داخلى غافل نسازد.لذابراى حفظ حدود الهى، بايد هم با دشمن خارجى جنگيد، هم با مفاسد داخلى مبارزه كرد.
در ادامه و تفسیر آیه ۱۱۳ گفت:در اینجا می فرمایند کسانی که با خدا می جنگند جامه عبودیت را خارج کردند و برخی می پرسند که ما با آنان روابط خونی داریم که در واقع این رابطه نیز قطع می شود.
برخى مفسّران به بعضى روايات جعلى از راويان ناسالم استناد كرده و اين آيه را دربارهى ابوطالب دانستهاند! در حالى كه دهها دليل و روايت بر ايمان ابوطالب داريم. سعيدبن مسيّب كه راوى اين روايت است، دشمن علىبن ابىطالب عليهما السلام است و گناه ابوطالب هم اين است كه پدر على عليه السلام است!
چند استفاده از این آیه می کنیم:
۱. پيامبر و ديگر مسلمانان، در برابر قانون يكسان هستند .
۲. شرك، گناهى نابخشودنى است و حتّى استغفار پيامبر براى مشركان بىاثر است.
۳. پيوندهاى مكتبى، مهمتر از پيوندهاى عاطفى است. نبايد عواطف فاميلى بر مكتب غالب شود.
۴. خويشاوندى با پيامبر، مانع دوزخ نيست.
استاد جواهری در پایان و تفسیر آیه ۱۱۴ بیان کرد و گفت: در آيهى قبل، سخن از اين بود كه پيامبر و مؤمنان حقّ دعا كردن براى مشركان را ندارند، هرچند از خويشاوندانشان باشند. اين آيه، پاسخ شبههاى را مىدهد كه پس چرا حضرت ابراهيم(علیه السلام)، به عموى مشرك خود دعا كرد و به او وعدهى استغفار داد؛اين آيه مىفرمايد، وعدهى ابراهيم به اميد هدايت او بود. امّا چون عمو در حال شرك مرد، ابراهيم هم استغفار را رها كرد.
سوال می شود چرا حضرت ابراهيم پس از مرگ عمو هم براى او دعا مىكرد؟ والد به پدر واقعى گفته مىشود، ولى اب، به پدر، معلّم، عمو، پدر زن، و جدّ هم گفته مىشود. دعاى ابراهيم براى پدر واقعىاش بوده، نه عموى مشركش.
قرآن در يازده آيه، از عموى ابراهيم تعبير به «أب» كرده است، تا بفهماند ابراهيم عليه السلام تحت سرپرستى چه كسى بوده، ولى تحت تأثير قرار نگرفته است.
بنابراین آنچه سبب بدگمانى به اولياى خداست، بايد برطرف شود و توجيه صحيح ارائه گردد. وفاى به عهد، حتّى نسبت به كافر هم لازم و اینکه علم انبيا محدود است و در برابر رفتار تند كافران، حلم خود را از دست ندهيم. برائت از عمو به خاطر خدا، نشانهى عشق و خشوع ابراهيم نسبت به خداوند است.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.